نشست "جهانی‌شدن و زبان فارسی"  با سخنرانی دکتر پرویز اجلالی روز دو‏شنبه دوم خرداد ماه توسط کمیته زبان، مفاهیم و واژگان علوم اجتماعی انجمن جامعه‌شناسی ایران در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.

عضو هیئت علمی مؤسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه‌ریزی در آغاز سخنان خود با اشاره به اینکه ما به عنوان یک ملت نسبت به زبان خودمان کم لطفیم، گفت: توجه به سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی زبان، معیارسازی و دستیابی به قواعد و اصول کاربردی سیاستگذاری ضروری است.

وی افزود: اصطلاح برنامه‌ریزی زبان در سال 1959 توسط هوگن مطرح شد که در آغاز بیشتر توسط دولت اعمال می‌شد و به ملت‌سازی توجه داشت. بنابراین پیدایش این پدیده معطوف به ایجاد یا برگزیدن یک زبان به عنوان زبان ملی بود. البته ما در ایران این زبان را داشتیم و نیازی نبود آن را ایجاد کنیم.

اجلالی ادامه داد: برنامه‌ریزی زبان در دهه هشتاد به عنوان شاخه‌ای از زبانشناسی اجتماعی یا جامعه‌شناسی زبان از سوی مارکس‌گراها، پساساختارگراها و زبانشناسان اجتماعی انتقادی که آن را امری سیاسی تلقی می‌کردند، مورد نقد قرار گرفت. برخی نیز بحث تجسد زبانی را مطرح کردند و گفتند زبان امری زنده و پویاست که نمی‌توان با برنامه‌ریزی زبان آن را محدود کرد. نتیجه این امر کمرنگ شدن برنامه‌ریزی زبان بود.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه با احیای برنامه‌ریزی زبان رو‌به‌روییم، تصریح کرد: علت این امر را می‌توان فروپاشی اتحاد شوروی، احیای زبانهای منطقه‌ای در اروپا، جهانی شدن، مهاجرت گسترده و نفوذ زبان انگلیسی، پیدایش اجتماعات و اتحادیه‌های فراملی و زوال و نابودی پر شتاب زبانهای بومی دانست.

وی یادآور شد: با توجه به گسترش دامنه برنامه‌ریزی زبان، تغییر موضع در باب گونه‌گونی زبانی، ماهیت میان‌رشته‌ای و نیز محدودیتهای سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی زبان، ما باید به این نکته توجه داشته باشیم که زبان امری عمومی است که همه گویندگان مدام در آن واژه می‌سازند و آنها را به زیبایی و همراه با تشبیه و استعاره و ... به کار می‌برند که یک محقق نمی‌تواند همه آنها را دریابد و به همین دلیل بود که با مداخله همه جانبه در زبان مردم مخالفت شد.

اجلالی یادآور شد: در بحث برنامه‌ریزی زبانی با سه راه مواجهیم. یک راه دخالت مستقیم در زبان مردم است و راه دوم ثبت زبان مردم و قواعد حاکم بر آن است. راه سوم راه‌حلی میانه است که در آن نه فقط دخالت وجود دارد و نه فقط این گونه است که بی‌هیچ دخالتی اجازه دهیم زبان پیش رود. بنابراین وظیفه برنامه‌ریز زبانی این است که تغییرات زبانی را رصد کند.

وی با اشاره به اینکه زبان در دنیای جدید ابزار ارتباط است و نه ابزار فخر فروشی و در واقع برای دقت در ارتباط است که به کار می‌رود، به طرح این پرسشها پرداخت: در این دنیای جهانی شده، آینده زبان فارسی و زبانهای مشابه را چگونه می‌توان تصویر کرد؟ آیا گسترش زبانهای جهانی و در رأس آنها زبان قدرتمند انگلیسی، زبان فارسی را تهدید می‌کند؟ آیا زبان ما در معرض خطر قرار دارد و باید از آن محافظت کرد؟ اگر چنین است چگونه می‌توان این کار را انجام داد؟

اجلالی با تأکید بر اینکه تأمل درباره این پرسشها ضروری است، موارد دیگری را نیز بیان کرد: آیا باید جلوی ورود واژگان خارجی به زبان فارسی را گرفت؟ آیا باید از رشد و گسترش زبانهای رقیب، به ویژه زبان انگلیسی جلوگیری کرد تا زبان فارسی مجال رشد و بروز پیدا کند؟ آیا حوزه‌های وظیفه‌ای زبان فارسی و زبانهای دیگر قابل تفکیک هستند؟ گسترش زبانهای خارجی چه تأثیری بر زبان فارسی دارند؟

وی با تأکید بر اهمیت استاندارد کردن زبان یادآور شد: برنامه‌ریزی پیکری مهمترین کاری است که برای استاندارد کردن زبان و تعیین معیار و قاعده برای آن باید انجام گیرد و برای این کار هم لازم است که توهم زبان خالص را کنار بگذاریم. باید توجه داشت که هیچ زبان و فرهنگی خالص نیست و این مسئله به معنای باز بودن مرزهای زبان نیست. بنابراین ضروری است که ما در حوزه زبان برنامه‌ریزی واقع بینانه داشته باشیم.

اجلالی گفت: با توجه به تنوع بسیاری که زبانها در جهان امروز دارند و بعنوان مثال می‌بینیم که زبان انگیسی در خود آمریکا به صورتهای گوناگونی در گروههای مختلف وجود دارد می‌توان گفت که وجود زبان معیار ضروری به نظر می‌رسد. من فکر می‌کنم اشتباه منتقدین در همین جاست. به همین دلیل است که ما به زبان معیار نیاز داریم. البته باید توجه داشت که ما می‌توانیم گونه‌های گوناگون زبان معیار داشته باشیم و نه فقط یک زبان معیار.

منبع: خبرگزاری مهر